توضیحات
قانون اساسی ناموس دولت-ملت است. دولتهای مدرن دموکراتیک را میتوان برآمده از نوعی قرارداد اجتماعی دانست. این قرارداد در عالم واقع و در هیچ نقطۀ تاریخی ظهور و بروز عینی نداشته است، اما وضع قانون اساسی در اغلب کشورهای دنیا را میتوان یکی از تجلیات همان قراردادگرایی دانست. قانون اساسی در حقیقت قراردادی است که میان دولت و ملت منعقد میشود و بر مبنای آن، حقوق و تکالیف طرفین معین و سازوکارهایی برای تضمین آنها پیشپینی میشود. حقها و تکلیفهای مندرج در قانون اساسی قلمرو معنایی و اجرایی ثابت و متعینی ندارند. زبان، جامعۀ قلم، قاضی و بازوی مجری است که در قبض و بسط دایرۀ حقها تأثیرگذار است. به دیگر سخن، زبان پنجرۀ ورود به دنیای حقوق است. با زبان و کلمه است که قانون اساسی قابلفهم میشود. معرفت برآمده از قانون اساسی هم منظومهای از معناهایی است که ما به کلمات میدهیم. در این وادی، بیطرفی مطلق ممکن نیست، زیرا نفس معنابخشی به کلمات ما را از بیطرفی مطلق خارج میکند. گرچه بیطرفی داوران و دادرسان خصلتی نیکو و قاعدهای بنیادین است، اما همانها نیز در تفسیر عدالت و نظم عمومی بر اساس بینشها و روشهای خود عمل میکنند. طرفه آنکه قانون اساسی هم مانند هر موجود دیگری پس از تولد سیرت و صورت و صیرورت ویژهای مییابد، که فهم آنها در مجموع معرفت خاصی را شکل میدهد که میتوان آن را «معرفت قانون اساسی» نام نهاد.
کتاب قانونیار قانون اساسی به بیان کلیات حقوق اساسی و شرح و تفسیر ایجازگونۀ اصول قانون اساسی میپردازد و میتواند دانشجویان و کنشگران حوزههای گوناگون حقوق را بهکار آید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.